Makhoonik روستاي شگفت انگيز ماخونيك
روستای ماخونیک یکی از هفت روستای شگفت انگیز جهان
Makhoonik is one of the seven surprises (wonderfull, amazing,) village in world.
Makhoonik is a region south of Khorasan near Afghanistan border whose people have not yet benefited from the advancement of modern life. The economy of 12 villages in Makhoonik is almost governed collectively. In the some years ago the height of people in Makhoonik seldom reaches 150 cm but now they have about normal size. The dwarfs here are leading a very friendly life and so far nobody has heard of quarrel among them. The majority of the 1,800 population in 12 villages in Makhoonik are literate. Makhoonik have proximally 600 peoples.
روستای ماخونیک Makhoonik یکی از هفت روستای شگفت انگیز جهان است. :
امروز دهم خرداد ماه هزاروسيصدو هشتاد هشت صبح زود از بيرجند به سمت سربيشه مي زنيم بيرون. من اسم امسال را به خاطر بارندگي هاي زياد و به موقعي كه چهره طبيعت را بويژه با رويش بيشمار شقايق هاي وحشي ، دگرگون نموده است ، سال شقايق ناميده ام. هر جا كه مي رويم كوه و در و دشت ، پر از شقايق است. همه جا سر سبز و همه ي مردم بويژه روستاييان بسيار خوشحال هستند. حدود شصت كيلومتر راه را در حال و هواي باراني طي كرديم تا به سربيشه رسيديم از آنجا پرسان پرسان سراغ روستاي ماخونيك Makhoonik را گرفتيم به دليل نداشتن تابلو هاي راهنماي مناسب در استان خراسان براي پيدا نمودن بسياري از نقاط هميشه دچار مشكل مي شويم. پيشنهاد مي كنم با لب تابي كه مي توانيد به اينترنت وصل شويد و روي آن نرم افزار گوگل ارث آنهم گونه خارجي آن ، نصب شده سفر كنيد .در گونه ي فارسي شده ي آن ، به بسياري از عكس ها و اطلاعات دسترسي نخواهيد داشت.
داشتن نقشه هاي از پيش آماده شده و برنامه دقيق مسافرتي و ابزار جي پي اس از ديگر ملزومات يك مسافرت پر فايده و خوب است.در جاده هاي خراسان جنوبي كه هستيد بيشتر از عربستان تابلو ها عربي بي ربط به جاده و فرهنگ ايران مي بينيد . امان از يك تابلو راهنماي خوب و يك تابلو كه يك بيت يا نيم بيت از شهر هاي فردوسي يا خيام يا بابا طاهر يا سعدي و يا حافظ را داشته باشد. ولي سرتاسر جاده هايي كه در اين روز ها رفتيم پر بود از جملات عربي . ما ايرانيان گويا وطن فروشترين و فرهنگ فروش ترين انسان هاي روي زمين هستيم. كساني را كه مارا به چهار ميخ بكشند و خاك ايران را به توبره بكشند ، مي پرستيم و اسطوره هايي كه جانشان را بر سر رشد انسانيت و ايران و ايراني گذاشته اند را نابود كرده و مي كنيم. فرهنگ نخبه كشي ويژه ي كشور هايي مانن ايران است. اگر اين روند ادامه پيدا كند ايران و ايراني روز به روز مفلوك تر خواهد شد. بنابراين جادارد كمي به خودمان بياييم و با از بين بردن فرهنگ ايراني و اشاعه فرهنگ هاي خانمان سوز كشور هاي عقب افتاده، تف سر بالا نندازيم. درو ديوار شهر ها هم با نوشته هاي مشابه ، بيگانه با مردم و فرهنگ ايراني شده است.نبايد فرهنگ مرگ و نابودي جاي فرهنگ شادي و سرزندگي را بگيرد.
معدود تابلو هايي كه توانستيم به عنوان نوشداروي بعد مرگ سهراب آنها را پيدا كنيم
هر جور بود راهي كه به دورح مي رفت و از قرار معلوم ماخونيك هم در همان مسير قرار داشت را پيدا كرديم.
حدود هشتاد كيلومتر را باز پرس و جو كنان رفتيم تا به روستاي شگفت انگيز ماخونيك Makhoonik رسيديم. قبل از آن توقف كوتاهي در روستاي توتك داشتيم . در آنجا با آقاي رحيمي از اهالي روستاي چاپنسر صحبتي داشتيم و ايشان با برخورد خوب و گرم و گيرايي كه داشت اطلاعات بسيار مفيدي در اختيار ما گذاشت.
دوست خوبم آقاي رحيمي اهل روستاي چاپنسر يك از دازده روستاي موسوم به ماخونيك
به او گفتم هر خواسته اي كه داريد بگوييد چون نوشته هاي مرا صد ها هزار نفر خواهند ديد و از جمله مسئولين محترم دولت . او گفت به آنها بگوييد حدود دوازده روستا در اطراف روستاي ماخونيك Makhoonik هست كه همه ي آنها به اهالي ماخونيك Makhoonik معروف هستند و هركس كه از آنها بپرسد اهل كجا هستيد مي گويند ماخونيك ، و چون دولت به دليل توريستي بودن ماخونيك Makhoonik به اين روستا توجه بيشتري براي حفظ آبرو نموده ، هروقت كه ما اهالي روستاهاي ديگر اطراف ماخونيك براي كمبود هاي روستايمان به آنه مراجعه مي كنيم مي گويند كه ماخونيك امكانات لازم را دارد ، آنها غافل از اين هستند كه روستاييان زيادي كه در اين دوازده روستا زندگي مي كنند از بسياري امكانات محروم هستند.تا اينجا برداشت ما از صحبت هاي ايشان بود اما آنچه من خودم مي خواهم بگويم اين است كه من چند روستاي ديگر از اين دوازده روستا را ديدم مردم بسيار زحمتكشي بودند و بدون بسياري از امكانات كه حق قانوني آنهاست ، مي باشند. از دولت انتظار مي رود كمي هم بجاي صرف بودجه براي افراد از خود متشكر شهري ، براي اين روستاييان زحمتكش كه هيچوقت حرفشان را نمي توانند بجايي برسانند ، عاقلانه هزينه كند. مانند دولت نهم نبايد هزينه نمودن ها حالت دون پروري و كم نمودن عزت نفس مردم ، داشته باشد. بلكه بايد هزينه نمودن ها با توجه به زيرساخت ها براي آباداني و ايجاد كار و رونق كشاورزي و صنعت هاي مناسب بومي بكار گرفته شود. ماهي دادن به مردم مشكل آنها را حل ني كند بايد ماهيگيري را بياموزند و امكانات كار و تلاش و توليد و ... را فراهم نمود. كار شده است ولي بسيار كم و بي كيفيت . بخاطر نظارت نادرست هزينه ها درست بكار گرفته نمي شود.
و عاقبت رسيديم به جايي از دنيا و نقطه زمين كه آرزوي ديدنش را داشتم. من آرزو داشتم انسان ها و جوامعي راببينيم كه با حداقل ها هم بتوانند انساني تر از بسياري آدم هاي شهرنشين زندگي كنند. و اينجا نقطه صفر زمين است قبل از انحتاط و قبل از اينكه شيطان وارد خانه ها شود. و اي كاش ما مردم متمدن اجازه بدهيم آنها به اينگونه حيات ادامه دهند و آنها را مانند خود با فرهنگ غير انساني مردم متمدن امروز، بيگانه از خويش نكنيم. ياري نمودن به آنها نياز به درايت بسياري دارد تا بجاي درست نمودن ابرو ، چشم آنها را كور نكنيم.
براي اينكه بهتر درك شود كه من چقدر با ديدن اين روستا هيجان زده شدم بايد حال و هواي شهر ها و مردم آن كه براي بيشتر داشتن و افزودن به تجملات ، روز به روز بيشتر خودشان و ديگر موجودات را مي درانند ، را در نظر داشته باشيد.هيجان من از ديدن نهايت نبوغ ساده زيستي و اجراي عدالت حتي در تقسيم يك زردالوي كوچك به سه قسمت مساوي براي سه انسان قانع آغاز مي شود. هيجاني كه در كل زندگي من اثر مي گذارد و قادر خواهدم ساخت كه نگاه صدها هزار نفر را به زندگي تغير دهم. من آنجا بودم ، در نقطه صفر در آغاز حيات در شروع دوست داشتن و تفاهم با خالي ترين دستها . من آنجا بودم جايي كه هيچ چيزي نداشتيم و همه از جنس بودن بود، نه داشتن. من آنجا بودم و اميدوارم با اين گذارش و ديدن آن عكس ها شما نيز بودن را در خود بارورتر سازيد .از اصول اوليه خوشبختي و رشد ، دوست داشتن همه ي چيزها و همه ي افراد است. هر دين و مسلك و انديشه اي كه مردم داشته باشند ، هيچكدام دليل كم دوست داشتن هم نيست بلكه مي تواند اين تنوع دليل بيشتري براي تعامل ،محبت و دوست داشتن و احترام گذاشتن به يك ديگر باشد. توصيه اكيد مي كنم وقتي به روستا ها و محل هاي ديدني ديگر مي رويد ، سعي نماييد ضمن احترام گذاشتن به آنها ، آرامش آنجا را نيز حفظ نماييد.آنها اين همه مشقت را تحمل مي كنند كه كمتر چشمشان به آدم هاي از خود متشكر بيفتد ، لذا نرم و آهسته بياييد تا مبادا كه ترك بردارد چيني نازك تنهايي انسانهاي صبور و آرام. مقاله اي به نام اكوتوريسم در وبلاگ گردشگري مشهد قرار داده ام . بسيار مفيد است قبل از هرگونه مسافرتي آنرا مطالعه بفرماييد. چند مقاله به زبان انگليسي نيز در وبلاگ هاي
راهنماي پيك نيك picnic guid
قرار داده ام. اميدوارم مورد استفاده ي شما عزيزان و مهربانان قرار گيرد.
اميدوارم با ارائه تمام آنچه توانسته ام در سايت ها و وبلاگ هاي مختلف و شبكه هاي اجتماعي و ... تقديم حضور نمايم ، اندكي به اين هدف نزديك شده باشيم كه بهشت ، خوشبختي و زندگي سالم در دستان ماست و يك انسان مقتدر و متكي به نفس به خوبي قادر است بهشت خود را حتي در قلب جهنم با نبود هيچ امكاناتي بسازد. و بدبختي و جهنم هميشه با كساني است كه انديشه نيك و مهرورزي ندارند. حتي اگر با سلام و صلوات آنها را به قلب بهشت ببرند خود آنها ، آنجا را به جهنمي وصف ناپذير تبديل خواهند نمود.نيكي و بدي ، خوشبخنتي و بد بختي ، پيش و بيش از اينكه در دنياي خارج از بدن ما باشد ، در اندرون خود ماست.
من چون تورا دوست دارم و هميشه به همه چيز عشق مي ورزم هستم.
به قول پير خرابات حافظ بزرگ
هر آن كسي كه در اين حلقه نيست زنده به عشق برو نمرده به فتواي من ، نماز كنيد
اگر از كساني هستيد كه مطلب را تا اينجا دنبال كرده ايد ، بايد به خاطر فطرت و انديشه پاك و تابناكي كه داريد به شما تبريك بگويم. خوش به حالتان و اميدوارم كه هر روز خوش به حالتر شويد.
روستای ماخونیک یکی از روستاهای شگفت انگیز جهان می باشد.
روستاي ماخونيك Makhoonik همه ساله محققان، پژوهشگران، مردم شناسان و باستان شناسان زيادي را به اين روستا مي كشاند. اين روستا به دليل داشتن خانه هاي بسيار كوچك ، ساده و با ساخت بسيار ابتدايي و مردمي با ويژگي هاي جالب، شيوه زندگي و آداب و رسوم خاص، در زمره روستاهاي شگفت انگيز محسوب مي شود.
اطلاعات کلی
نام رسمی : ماخونیک
کشور : ایران
استان : خراسان جنوبی
شهرستان : سربیشه
بخش : مرکزی
دهستان : دُرُح
مردم
جمعیت :۵۸۲ نفر
زبانهای گفتاری: فارسی
مذهب: سنی، حنفی
جغرافیای طبیعی
ارتفاع از سطح دریا : ۱۵۸۳ متر
شهرستان سربیشه
بخش مرکزی
شهر
سربیشه
دهستان روستاهای مهم بخش مرکزی
درح
بیشه ، تجشک ، چاه پنسر ، خوشاب ، درح ، درخت توت ، علی هدیه علیا ، کفاز ، کلاته شب ، گلوباغ ، لانو ، ماخونیک ، ماهی رود ، مشوکی
مومن آباد
اسکیونگ ، تاج میر ، چاه خو ، خونیک ، زولسک ، سلم اباد ، شیرگ اقا ، علی اباد کسراب ، کون رودسیاهو ، گزدز ، نازدشت ، نیک
بخش مود
شهر
مود
دهستان روستاهای مهم بخش مود
مود
اسفزار ، بشگز ، بیژائم ، چهکند مود ، حاجی آباد ، شواکند ، فنود ، نوکند
نهارجان
اصغول ، چنشت ، رزق ، زیدر ، کلاته سلیمان ، گز ، مختاران ، میان رود
استان خراسان جنوبی
استان خراسان جنوبی
مرکز بیرجند
شهرستانها بشرویه ، بیرجند ، درمیان ، سرایان ، سربیشه ، فردوس ،قائنات ، نهبندان
شهرها آرینشهر ، اسدیه ، اسفدن ، اسلامیه ، آیسک ، بشرویه ، بیرجند ، حاجیآباد ، خضری دشت بیاض ، خوسف ، زهان ، سرایان ، سربیشه ، سهقلعه ، شوسف ، طبس مسينا ، فردوس ، قائن ، قهستان ، مود ، نهبندان ، نیمبلوک
نقاط دیدنی
آبگرم معدنی فردوس ، آرامگاه ابن حسام خسفی ، آرامگاه ابوحامد ، ارگ کلاهفرنگی ، باغ شوکتآباد ، تخت سردار ، زیارتگاه باشآباد ، عمارت اکبریه ، غار چنشت ، قلعه پائین ، قلعه حسنآباد ، قلعه فورگ ، قلعه نیه ، قنات بلده فردوس ، کوه قلعه فردوس ، مجموعه تاریخی کوشک ، مدرسه علمیه علیا ، مسجد جامع تون ، مسجد جامع هندوالان ، موزه بیرجند
فهرست
۱ - موقعیت جغرافیایی
۲ - وجه تسمیه
۳ - تاریخچه
۴ - مردم شناسی
۵ - فرهنگ
۶ - حرفه و پیشه
۷ - امکانات
۸ - منابع
موقعیت جغرافیایی
روستای ماخونیک خراسان جنوبی یکی از هفت روستای شگفت انگیز جهان می باشد و جذابیتهای حیرت انگیزی دارد.
روستاي ماخونيک از توابع بخش مرکزي شهرستان سربيشه، با مختصات جغرافيايي 60 درجه و 24 دقيقه طول شرقي و 32 درجه و 27 دقيقه عرض شمالي در ۱۴۳ كيلومتري بيرجند (مركز استان) و در فاصله 78 كيلومتری شرقی شهر سربيشه در مسير جاده سربيشه به روستای دُرُح قرار ميان كوه و تپه ها محصور شده است. اين روستا در 30 کيلومتري مرز ايران - افغانستان واقع شده است.
براساس نتايج سرشماري سال 1375، روستاي ماخونيک در حدود 454 نفر جمعيت داشته است که در سال 1385، به 582 نفر افزايش يافته است.
اين روستا از شرق به کوه محمودي يا کندوک و از جنوب به دو تپه کمارتفاع به نامهاي پرهماخونيک و تپه زرد محدود ميشود.
روستاي ماخونيک از سطح دريا 1640 متر ارتفاع دارد. آب و هواي آن در بهار و پاييز ملايم و دلپذير، در زمستانها سرد و در تابستانها گرم و خشک است. رودخانههاي فصلي پيباغا و گل انجير که در فصول بارندگي پرآب ميشوند، از جنوب روستا عبور ميکنند. اين دو رودخانه در ادامه مسير به هم ميپيوندند و رودخانه ماخونيک را پديد ميآورند.
براساس شواهد و بررسيهاي ميداني، روستاي ماخونيک در حدود 300 سال قدمت دارد.
این روستا ها شامل ماخونیک Maxonic، کفاز Kefaz، چاپنسر Chapansar، توتک Tutak، سفال بند Sefalband، سولابست Sulabest، لجونگ( سفلی و علیا ) lejong، کلاته بلوچ Kelate baluch، دامدامه Damdame و میش نو Mishnow، خارستو Khraestu و جلارو Jelaro است.
اهالی این روستاها از نظر مذهب، معیشت، شیوه زندگی و اوضاع اجتماعی با یکدیگر وجه اشتراک زیادی دارند اما غالب این روستاها اصل و نسب خود را از روستای ماخونیک می دانند.
مذهب مردم منطقه ماخونیک سنی و از نوع حنفی است که با زبان فارسی و با لهجه خاص محلي تکلم می کنند.
وجه تسمیه
درباره وجه تسمیه روستا چندین قول وجود دارد،
کلمه ماخونيک از سه جزء «ما»، «خوني» و «ايک» تشکيل شده که خوني به معناي چشمه است و نام روستا «چشمه ما» ترجمه شده است. همچنين لغت ماخونيک در زبان محلي به معناي سرماي زياد است. به علت سردي و خنكي بيش از حد هوا ماخونيك Makhoonik گفته شده است.
در برخي از اسناد قديمي (حجت) كه تاريخ نگارش آن ها به 300 سال قبل مي رسد، نام روستا، ما »خونيك ذكر شده است كه مركب از دو جزء »ماد« و »خنيك« مي باشد.
ماد در زبان پهلوي و پارسي باستان به ماه تبديل شده كه يكي از معاني آن شهر و مملكت است و در مجموع به نام ماخونيك مي باشد.
ماخونيك از سه جزء »ما« ، »خوني« و »ايك« تشكيل شده كه خوني در عربي به معني چشمه است و ماخونيك شايد به معني چشمه ماد باشد.
اهالي روستا »ما« را به معني بزرگ مي دانند و چون در بيرجند و اطراف آن روستاهاي ديگري به نام ماخونيك وجود دارد، اين احتمال هست كه ماخونيك Makhoonik به معني خونيك بزرگ باشد.
شايد هم ماخونيك به معني چشمه بزرگ باشد چرا كه در اين منطقه چشمه هاي فراواني وجود داشته است.
در برخی اسناد قدیمی (حجت) که تاریخ نگارش آنها به سي صد سال قبل می رسد، نام روستا مادخنیک ذکر شده است که مرکب از دو جزء "ماد" و "دخنیک" است. ماد در زبان پهلوی و پارسی باستان به ماه تبدیل شده که یکی از معانی آن شهر و مملکت است و در مجموع بنام شهر ماخونیک است.
گويند كه در گذشته عده اي مامور دولتي به اين روستا آمده و اهالي به گرمي از آن ها استقبال نكرده اند و با آن ها برخورد سردي داشته اند و آن ها اين نام را براي روستا انتخاب كرده اند(يعني كساني كه در روابط با ديگران انسان هاي سرد و بي روحي اند). اگر نخواهيم پا روي حقيقت بگذاريم در مورد تجربه خودم از اين روستا بايد بگويم كه در مورد افراد مسن اين وجه تسميه چندان هم بي مورد نيست ولي نسل جديد به مدد رسانه ها و افزايش سواد و رفت و آمد هاي جديد ، بسيار اجتماعي تر شده اند.بويژه اغلب كودكان برخورد هاي بسيار صميمي با ما داشتند و با بسياري از آنها دوست شديم كه عكس آنها را در اين گذارش ها خواهيد ديد.
برخی نیز می گویند به دلیل وجود شکافی در کوه نزدیک روستا به آنجا ماده ماخونیک گفته می شده که به مرور زمان به ماخونیک تغییر نام یافته است.
تاریخچه
درباره این روستا هیچ سابقه تاریخی مکتوبی وجود ندارد و فقط "کلنل چارلز ادوار دبیت" در کتاب سفرنامه خراسان و سیستان در دوره ناصرالدین شاه به توصیف منطقه ماخونیک پرداخته است.
بر طبق شواهد چنین بر می آید که ساکنان روستا در ابتدا دامدار و عشایر بوده اند و در دوره های بعد در منطقه ماخونیک و به ویژه در روستای ماخونیک سکونت گزیده اند، وجود سنگ نگاره ای در نزدیکی قنات ماخونیک که نقش های چوپانی و بسیار قدیمی بر روی آن نقش بسته نیز گواهی بر قدمت سکونت در ماخونیک است.
از آثار تاریخی ماخونیک می توان به سنگ سیاه (سنگ نگاره) ماخونیک، بنای برج و قلعه، برج گل انجیر، منزل سرگردونی، نادر مرده می توان اشاره کرد.
مردم شناسی
مردم روستاي ماخونيک نسبت به مردم روستاهاي پيرامون قد کوتاهتري دارند و به همين دليل نيز اشتهار منطقهاي دارد.مردم روستاي ماخونيک به زبان فارسي با گويش محلي خراساني سخن ميگويند.
در گذشته قد اهالی کوتاه بوده و به زحمت قدشان از صدو چهل سانتيمتر تجاوز می کرد. اکنون در این روستا تقریباً قدها متعادل گشته است. خانههای روستائی با سقف های کوتاه و داخل خانه ها نیز بسیار کوچک می باشد در حال حاضر خانههای کوچک آنها حائز اهمیت است که بسیار کوچک و با سقفهای کوتاه می باشد.
برای وارد شدن به خانههای روستای ماخونیک باید کمر را خم کرد. در داخل برخي خانه ها هم نمیشود راستراست ایستاد. ظاهراً از آنجا که هوای آن ناحیه سرد است مردم خانهها را کوچک و کمارتفاع میسازند تا راحتتر گرم شوند.
مردم ماخونیک تا پنجاه سال پیش، چای نمینوشیدند، شکار نمی کردند و اصلاً گوشت هم نمی خوردند و هنوز سیگار نمی کشند. مردم ماخونیک این قبیل کارها را گناه می دانستند.
ورود تلویزیون به این روستا به معنای ورود شیطان بود و اهالی تا چند سال پیش به تلویزیون می گفتند شیطان. آنها هرگز اجازه نمیدادند کودکان پای صفحه تلویزیون بنشینند و جادو شوند. با توجه به برنامه هايي كه فعلاً پخش مس گردد ،شاید حق با آنها باشد.
مذهب مردم منطقه ماخونیک سنی و از نوع حنفی است که با زبان فارسی و با لهجه خاص محل تکلم می کنند مردم ماخونيك تا پنجاه سال پيش، چاي نمینوشیدند، شكار نمی كردند و اصلاً گوشت هم نمی خوردند و هنوز سيگار نمی كشند. مردم ماخونيك اين قبيل كارها را گناه می دانستند. ورود تلويزيون به اين روستا به معنای ورود شيطان بود و اهالی تا چند سال پيش به تلويزيون می گفتند شیطان. آنها هرگز اجازه نميدادند كودكان پای صفحه تلويزيون بنشينند و جادو شوند.
فرهنگ و زندگي
یکی از عمده نشانه های فرهنگی روستای ماخونیک مسکن است که در نوع خود جالب و قابل توجه است. بافت مسکونی روستا در دامنه تپه و خانه ها به طور فشرده به هم و در گودی زمین ساخته شده اند. کف خانه حدود یک متر از سطح زمین پایین تر است و دارای یک درب کوتاه چوبی است.
برای رفتن به داخل خانه باید دولا شده و به زحمت خود را داخل خانه کرد. اغلب یکی دو پله درگاهی را به کف خانه متصل می کنند.
هر خانه دارای فضاهایی همچون کندیک Kandik ( مخزن نگهداری گندم و جو )، کرشک Koresk ( اجاق گلی برای طبخ غذا )، طاق و طاقچه است.
باید دانست عمده مصالح به کار رفته در مسکن روستا شامل سنگ، چوب و هیزم است.
علاوه بر مسکن به جاذبه های فرهنگی دیگری همچون مراسم عروسی و نامزدی، مراسم ماه رمضان و عیدفطر و عید قربان، مراسم باران خواهی و همچنین خوراک و غذاهای سنتی و پوشاک محلی منطقه می توان اشاره کرد.
به طور كلي در همه امور نظم و مقررات خاصي حكمفرماست. تقسيم زمين، تقسيم محصول مالكيت بر مراتع، مالكيت بر زمين هاي مسكوني، دامداري، مقررات اجتماعي و بسياري امور ديگر كه هيچ يك بدون مقررات نيست قوانيني است كه از صدها سال پيش همچنان جاري بوده و كسي توانايي تغيير آن را ندارد و قوانين شهرنشيني و مدنيت امروزي نيز نتوانسته بر آنها تاثيرگذار باشد.
همه اهالي به رعايت اين مقررات بدون دشنه و پاسبان پايبند هستند. اختلاف هاي ملكي كه عمده ترين مورد نزاع روستاييان است هم در ماخونيك به ندرت ديده مي شود.
در سال هاي خشكسالي با تعاون و همكاري و باز هم با رعايت مقررات به اتفاق به كشت و كار اشتراكي در زمين يكي از مالكان مي پردازند و در هر رشته اي و هر كاري يك سرپرست وجود دارد كه قول او براي ديگران حجت است حتي براي كساني كه سرپرستي رشته ديگري را برعهده دارند.
مسكن روستاي ماخونيك نيز از وجوه قابل تامل و در برخي موارد اعجاب برانگيز است. خانه هاي روستاي ماخونيك بعد خاصي نداشته و معمولاً چهارگوش نيستند.
براي ساخت خانه در اين بخش چون زمين مسطح كمتر وجود داشته شيب تپه را كنده و زمين را مسطح مي كرده اند. برخي جاها خانه ها همكف كوچه هاست و در بالاترين سطح، ارتفاع خانه ها از ۱/۵ متر فراتر نمي رود. در گذشته براي بستن در ۶۰ تا ۸۰ سانتيمتري خانه ها از تعدادي بوته كه با طناب به هم بسته شده استفاده مي كرده اند و هنگامي كه به داخل خانه مي رفتند بوته ها را به دهانه در هدايت مي كردند تا از سرماي زمستان در امان باشند.
حرفه ، پیشه
شغل اصلی مردم روستا دامداری است
و در کنار آن به کشاورزی نیز مشغول هستند، علاوه بر این تعدادی از اهالی در معادن سنگ کار می کنند و تعداد ی دیگر نیز قالیبافی می کنند و این صنعت از عمده صنایع دستی روستا به شمار می رود.
امروز كشاورزي در روستا جزو مشاغل اصلي مردم محسوب مي شود و عمده محصولات كشاورزي منطقه شامل گندم، سير، جو، شلغم، چغندر و زردك است و به مقدار كم كشت گوجه فرنگي، پياز و زعفران نيز در اين روستا انجام مي شود.كشاورزي محصولات باغي در اين روستا به چشم نمي خورد و فقط تعدادي درخت عناب، توت، انجير، انار، سيب، انگور و بادام در كنار جوي هاي آب و نزديكي استخر كاشته شده است.در گذشته دام داري شغل اصلي مردم روستا و عشاير بوده و مالكيت بر دام به صورت چكنه اي و دشتي است.
بيشتر دام منطقه بز و پس از آن ميش، الاغ و پرورش مرغ و طيور مي باشد.
عمده محصولات کشاورزی منطقه شامل گندم، سیر، جو، شلغم، چغندر و زردک است و مردم این منطقه به میزان محدودی به کشت گوجه فرنگی، پیاز و زعفران نیز می پردازند.
کاشت محصولات باغی در روستا چندان به چشم نمی خورد و فقط تعدادی درختان عناب، توت، انجیر، انار، سیب، انگور و بادام در کنار جویهای آب و نزدیکی استخر کاشت شده است.
بيشتر درآمد مردم روستاي ماخونيک از فعاليتهاي دامداري و کارگري در معدن سنگ گرانيت کاهويي بيرجند تأمين ميشود. زراعت روستا بسيار محدود است و مشتمل بر توليد گندم، جو و سير ميباشد.
عمده ترين كار و كسب مردم كشاورزي است؛ درحالي كه تمامي زمين هاي كشاورزي آن به ۴ هكتار هم نمي رسد. تازه از اين مقدار زمين، روستاهاي ديگر نيز شريك هستند و اين پايان ماجرا نيست، چراكه اين ۴ هكتار در ۳ مزرعه پراكنده است و بيشتر اهالي روستا و روستاهاي اطراف هر يك در تمامي اين مزرعه ها شريك هستند. به طور مثال مزرعه ۱/۷ هكتاري ماخونيك كه اصلي ترين و يكي از بزرگ ترين مزارع روستا به شمار مي آيد بيش از ۱۰۰ خانوار شريك دارد.
در مزرعه ماخونيك زمين ۱۰۰ متر مربعي وجود دارد اما در مزرعه ماخونيك زمين ها عين (خوب) و دال (بد) هستند كه به همين دليل مزرعه را چند قسمت كرده اند و هر قسمتي را جداگانه بين تمامي مالكان تقسيم كرده اند و باز چون در موقع تقسيم زمين موروثي حقي از كسي ضايع نشود هر كرتي (Kart) را جداگانه ميان وراث تقسيم مي كنند و خلاصه كلام اين كه آنقدر كرت ها را به وسيله مرز خاكي و در دهه هاي اخير با سنگ به چند قسمت تقسيم كرده اند كه بسياري از آنها از ۲ متر مربع بزرگ تر نيستند! البته زمين يك متر مربعي هم يافت مي شود! همچنين كم نيست كرتي كه به واسطه تعدد مالكان ۲ يا ۳ نوع محصول در آن كشت مي شود! بد نيست كه بدانيد موقع برداشت محصول به عنوان نمونه چقندر ، به هر نفر ممكن است يك يا چند چقندر برسد و اگر يك چقندر اضافه آمد آنرا هم به تعداد نفراتي كه در آن زمين شريك هستند تقسيم مي كنند و به هر كدام ممكن است دو چقندر و يك قاچ كوچك چقندر برسد.نهايت صرفه جويي و نهايت ساده زيستي را در چنين جايي مي توان شاهد بود. اين زندگي كجا و زندگي پر از چشم و هم چشمي شهري كجا ؟
جاذبههاي گردشگري
استقرار روستاي ماخونيک در دامنه کوه، چشمانداز کوهستاني زيبايي به سيماي روستا بخشيده است. فرهنگ و نحوه زندگي مردم پرتلاش و پرتکاپوي روستاي ماخونيک که تأثيرات اندکي از فرهنگ شهري دارد، يکي از مهمترين جاذبههاي اين روستا است. بافت مسکوني سنتي روستا از ديگر جلوههاي گردشگري روستاي ماخونيک است. از جاذبه هاي تاريخي اين روستا ميتوان به سنگ نگارههاي ماخونيک، برج و خانههاي قديمي آن اشاره کرد.
سنگ نگارههاي ماخونيک: سنگ سیاه (سنگ نگاره) ماخونیک، اين سنگ نوشتهها در نزديکي قنات ماخونيک قرار دارند و طرحهاي چوپاني و نقشهاي حيواناتي مانند نقش بز کوهي و درخت سرو بر روي آنها نقر شده است. اين سنگ نوشتهها از اسناد تاريخي و ارزشمند اين روستاست.
برج قديمي روستا: اين برج که با معماري سنتي و از مصالح بسيار ابتدايي ساخته شده است و به برج گل انجير نيز مشهور است، يکي از جاذبههاي تاريخي روستاي ماخونيک محسوب ميشود.
منزل سرگردونی :
نادر مرده :
می توان اشاره کرد.
هنگام جشن و شادي، مردم روستا، آواها و ترانههاي محلي را همراه با آهنگهاي سنتي ترنم ميکنند. تار و سهتار از مهمترين آلات موسيقي مردم روستاست.
مردم روستاي ماخونيک در اعياد مذهبي فطر و قربان، لباس نو ميپوشند و خوراکيهاي مخصوص تهيه ميکنند و به ديدار بزرگان و فاميل ميپردازند. ماه رمضان نيز مراسم ويژهاي دارد که مورد توجه مردم روستاست.
يکي از سنتهاي رايج و ويژه مردم اين روستا، نامزدي طولاني مدت است. در اين روستا رسم بر اين است که بزرگان خانواده گرد هم ميآيند و دختر و پسر را طبق شرايط خاص نامزد ميکنند. اين نامزدي اغلب طولاني مدت است تا پسر و دختر ضمن رفت و آمد، همديگر را بهتر بشناسند.
مردم روستاي ماخونيک از پوشاک محلي بلوچي استفاده ميکنند.
لباس اغلب مردان شامل شلوارهاي گشاد، دستار، جليقه، کفش و نوعي پوشش بلند است. زنان نيز، از روسري، زيورآلات و پيراهنهاي بلند بلوچي استفاده ميکنند.
مهمترين صنايع دستي روستاي ماخونيک شامل فرشبافي، سبدبافي، توربافي، پلاسبافي و توليد ظروف سفالي است.
کشک محلي، عناب، سير و سبد حصيري، معروفترين سوغات اين روستا است.
از غذاهاي رايج روستاي ماخونيک ميتوان به انواع آشها، آبگوشت، نان محلي و کشک اشاره کرد.
دسترسي: روستاي ماخونيک از طريق شهرهاي سربيشه و بيرجند با جادهاي مناسب قابل دسترسي است.
اثر اقلیم بر زندگی سنتی ماخونیک:
اقلیم به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر جنبه های مختلف زندگی سنتی اثر میگذارد و بعضا این اثر دو سویه میباشد. مهمترین جنبه های زندگی سنتی ماخونیک عبارتند از: ۱ـ دامداری ۲ـ معماری ۳ـ کشاورزی ۴ـ نحوه مالکیت
این چهار مورد به نوبه خود بر ذخیره سازی٬ خوراک٬ پوشاک و رابطه روستا با خارج اثر می گذارد.
اثر اقلیم بر دامداری:
اثر مستقیم بر دامداری به صورت محدودیتهایی است که در پرورش انواع دام به وجود می آید. از آنجا که منطقه دارای آب و هوای بیابانی و پستی و بلندی است٬ پرورش گاو و گوسفند بسیار دشوار است در نتیجه اهالی از دیرباز به نگهداری بز روی آورده اند. زیرا این حیوان با شرایط طبیعی ماخونیک سازگاری بیشتری دارد و نباید فراموش کرد که بز حیوان فقرا است.
اثر مستقیم اقلیم از طریق پوشش گیاهی است. اقلیم در ترکیب گونه های مرتعی منطقه بسیار موثر بوده و این گونه های مرتعی در تعیین نوع دام نقش دارند. با فقر پوشش گیاهی منطقه٬ پرورش بز مقرون به صرفه تر است. از طرفی پراکندگی پوشش گیاهی باعث شده که مردم برای چرای بزها٬ منطقه وسیع تری را در نظر بگیرند. از این رو ماخونیکیها از ابتدای فروردین بزهای روستا را همراه با یک چوپان دائمی راهی مراتع اطراف میکنند. البته مراقبت از گله برای یک نفر چوپان دائمی کار مشکلی است و او در اداره گله به کمک صاحبان گله نیازمند است. هر کدام از صاحبان گله به نسبت بزهایی که داند مدتی را به کمک چوپان میرود که به «گماری» موسوم است. به یک دوره ۱۰ روزه یک گمار میگویند و هر کس به ازای هر ۱۰ بزی که در گله دارد باید در یک دوره چرخشی یک به گمار برود.
نحوه مالکیت:
اثر اقلیم و فرهنگ بر نحوه مالکیت در روستای ماخونیک تنها به دو صورت غیر مستقیم اعمال میشود. به این صورت که شرایط اقلیمی باعث کمبود آب و خاک زراعی شده و این کمبود٬ زمینهای کشاورزی را محدود نموده است. یعنی زمینهای کشاورزی ماخونیک به بخشی از یک دره کوچک محدود شده و امکان گسترش این زمینها با ابزار سنتی وجود ندارد. زیرا خاک زمینهای مجاور غیر قابل کشت است و آبی برای آبیاری این زمینها وجود ندارد. امکان کشت دیم بسیار محدود است. به این ترتیب وسعت زمینهای زراعی همواره ثابت بوده در حالی که جمعیت ساکنین رو به افزایش است. این زمینهای زراعی در میان ورثه مرتبا تقسیم شده و کوچک و کوچکتر میشود. ورثه نیز طبق رسم محل نمی توانند زمینهای خود را بفروشند و به ناچار آن را نگه می دارند. یعنی زمین یک وسیله کار و غیر قابل انتقال به غیر است.
مالکیت:
انسان فکر میکند که طبق نظریه های مهاجرت به علت فقر و نبود امکانات باید مهاجرت از این روستا و کلاته های 12گانه آن زیاد باشد. ولی تحقیقات نشان میدهد که در ظرف ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ فقط یک مرد از روستا رفته است! آنهم گم شده و کسی حتی خانواده اش از او خبری ندارند.
در فرهنگ ماخونیک مهاجرت وجود ندارد. البته فعال شدن معادن سنگ اطراف موجب اشتغال و درآمدزایی در منطقه شده و عده ای از جوانهای ماخونیکی در این معادن کار میکنند.
پيشينه روستا
درباره سابقه روستاي ماخونيك Makhoonik هيچ سابقه تاريخي مكتوبي وجود ندارد و فقط »كلنل چارلز ادواردبيت« در كتاب سفرنامه خراسان و سيستان در دوره ناصرالدين شاه به توصيف منطقه ماخونيك پرداخته است.
بر طبق شواهد چنين بر مي آيد كه ساكنان روستا در ابتدا دام دار و عشاير بوده اند و در دوره هاي بعد در منطقه ماخونيك و به ويژه در روستاي ماخونيك سكونت گزيده اند.
وجود سنگ نگاره اي در نزديكي قنات ماخونيك كه نقش هاي چوپاني بسيار قديمي بر روي آن نقش بسته نيز گواهي بر قدمت سكونت در ماخونيك است.از آثار تاريخي ماخونيك مي توان سنگ سياه سنگ نگاره ماخونيك، بناي برج و قلعه، برج گل انجير، منزل سرگردوني و نادر مرده را ذكر كرد.
بافت روستا
آنچه كه دربافت و ساخت منازل ماخونيك براي من بسيار جالب است ، شكل ، انحنا ، اندازه ، مصالح و ... ساخت آنهاست. شكل آنها آدم را ياد داخل رحم مادر كه امن تري و بهترين و آرامش بخش ترين دوره ي زندگي يك انسان است ، مي اندازد. انحنا منازل بسيار نرم و آرامش يخش است. رنگ منازل گرم است و هيجان خفيفي را در آدم ايجاد مي كند. اندازه منازل مناسب آرامش انسان هاي قانع است و مانند ساختمان هاي شهري غول آسا و رعب انگيز نيست. مصالح مصالح بكار برده شده همه مصالح طبيعي با حداقل دخل و تصرف در آنهاست. اگر دقت بفرماييد من يك عكس كه از يك پنجره گرفتم را در اينجا قرار داده ام براي بستن پنجره از يك تكه چوب با نقش ها و رنگ طبيعي زيبا استفاده شده است.
وقتي به آن نگاه مي كنيم احساس آرامش زيادي در آدم بوجود مي آيد.ميبينيد كه نوع ديدن انسانها تا چه حد مي تواند متفاوت باشد .
از آلودگي هوا و سر و صداي شهر هم كه خوشبختانه خبري نيست. فقط اگر راهي مي داشت كه بهداشت و آموزش درست نه درس هاي بي محتواي كتاب هاي درسي هم بخوبي دستيافتني بود وضع بسيار مطلوبتر مي شد. از وقتي بهداشت و تقذيه اهالي بهتر شده ( نسبت به سالهاي خيلي دور) قد آنها هم افزايش پيدا كرده است.
در مورد اين روستا حرف هاي زيادي دارم كه اگر عمري بود تقديم حضور مي شود و اگر هم دار فاني را مدا كردم بقاي وجود شما باشد.
در روستاي ماخونيك هيچ معماري ويژه اي به چشم نمي خورد و در نگاه اول هيچ نكته جالب توجهي به نظر نمي رسد. با بررسي بيشتر تفاوت هاي چشمگير بافت و بناهاي ديگر روستا با روستاهاي ديگر نمايان مي شود.
وضعیت اقلیمی و خاک شناسی منطقه تحت تاثیر آب و هوای بیابانی است. این نوع آب و هوا بر روی وضعیت خاکشناسی ماخونیک موثر است. خاک منطقه سنگریزه دار و کم عمق میباشد به طوری که برای رویش گیاهان خودروی بیابانی هم چندان مناسب نیست. از این رو پوشش گیاهی تنک و پراکنده است.
روستاي ماخونيك از نظر بافت كلي، روستايي مجتمع و توده اي است كه در دامنه كوه ماخونيك شكل گرفته است. سنگلاخ بودن و ناهمواري زمين، مسائل امنيتي، رابطه خويشاوندي و شرايط اقليمي از عواملي هستند كه موجب كوچك و مجتمع شدن روستا شده است.
بعدها در ها از تنه درخت و بدون ميخ به صورت يك تكه ساخته شده كه نمونه هاي آن هنوز در بافت قديم مشاهده مي شود. به خاطر جلوگيري از وزش بادهاي شديد از سمت شمال و شمال غرب و بهره گيري از نور خورشيد در خانه ها عموماً به سمت جنوب باز مي شوند. ديوار خانه ها با سنگ و گل ساخته شده و سقف را از تنه درختان محلي و بوته مي پوشانند. پشت بام خانه ها بيشتر بيضي و آبريز خانه ها از سنگ است. به طور معمول در ميان چند اتاقي كه بدون حصار در كنار يكديگر ساخته شده تنها يك اتاق مورد استفاده شخصي انسان قرار مي گرفته كه به آن خانه، خانه آدمي يا خانه نشست مي گفته اند. اين خانه كه مساحت آن حدود ۱۰ تا ۱۵ متر مربع است. براي نشيمن، خوابيدن، پخت و پز، انبار جو و گندم، كارگاه بافندگي و اتاق پذيرايي به كار مي رود و ساير اتاق ها كه بعضاً كوچك هستند براي نگهداري حيوانات و انبار علوفه و چغندر استفاده مي شود.
عوامل مهم شكل گيري مسكن روستا عوامل طبيعي، اقتصادي و مذهبي است اگرچه نمي توان ميان نشانه هاي فرهنگي يك روستا تفاوتي قائل شد ولي مسكن روستاي ماخونيك از خوراك و پوشاك و حتي بسياري از نشانه هاي فرهنگي ديگر روستا جالب توجه تر است و نياز به تعمق بيشتري دارد.
روستاي ماخونيک بر شيب تند دامنه کوه استقرار يافته و بافت مسکوني بسيار متراکم و تودهاي دارد. اکثر خانهها، يک متر پايينتر از سطح زمين، در يک طبقه با سقف مسطح و درهاي بسيار کوتاه ساخته شدهاند.
در ساخت خانههاي روستاي ماخونيک از مصالحي مانند سنگ، چوب و شاخ و برگ درختان استفاده شده است. قسمت اعظم سقف خانهها را سنگهاي صافي تشکيل ميدهد که روي آنها را با مخلوط کاهگل، ساروج و سنگريزه پوشانيدهاند.
از جاذبههاي معماري ماخونيک فقدان کوچههاي صاف و هموار است و همه کوچهها، شيب دارند.
ترکيب فضايي اغلب خانههاي روستا عبارت از يک اتاق است که تنور نيز در آن تعبيه شده است. دامها در فاصله کمي از خانه نگهداري ميشوند.
روستاي ماخونيک به دليل نوع معماري ساده و سنتي و موقعيت بکر آن مورد توجه گردشگران و پژوهشگران اجتماعي است.
از نظر مسائل امنيتي با توجه به حمله ازبك ها در گذشته، ماخونيك در حصار تپه ها پنهان بوده است. بافت قديم روستا در دامنه تپه و خانه ها به طور فشرده و در گودي زمين ساخته شده اند؛ به طوري كه روستا از داخل رودخانه كه در گذشته محل عبور و مرور بوده به هيچ وجه ديده نمي شده است .حتي جايگاه اوليه آنها كه در نزديكي چشمه و قنات بوده است به طور فشرده در لابه لاي كوه و تپه ها پنهان شده كه نقل مي كنند در زمان تركمن تازي، سگي پارس كرده و محل آنها را به دشمن نشان داده است وگرنه با وجود نزديكي خانه ها به محل عبور و مرور باز هم روستا از ديد آنها پنهان بوده است.
خويشاوندي نيز در بافت روستا تاثيرگذار بوده است. براساس قوانين اجتماعي روستا هر شخصي علاوه بر مالكيت خانه خود مالك محدوده جلوي خانه اش نيز هست و به غير از خانواده و اقوام نزديك كسي حق ندارد در جلوي خانه اش خانه اي بسازد ؛ اين كار موجب رابطه اي ميان بافت روستا و خويشاوندي اهالي شده است.
از نظر شرايط اقليمي نيز با توجه به سرماي سخت زمستان و كمبود مصالح، خانه ها در دل زمين و به طور فشرده در كنار يكديگر ساخته شده اند تا بدين وسيله از شدت باد و در نتيجه سرماي زمستان كاسته شده و بر آن غلبه كنند.
روستا روي سه تپه و در كنار دو آبراه كه از شمال به سمت جنوب امتداد و شيب دارد، بنا شده است. برج روستا در بافت قديم روستا و برفراز تپه اي با سنگ و گل ساخته شده است كه در مواقع ناامني اهالي به آن پناه مي برده اند.
هسته اوليه روستا در ضلع شمال تا غرب، جنوب غربي و شمال شرقي برج ساخته شده است و مسجد روستا در وسط اين هسته قرار گرفته است. در بافت ميانه پيشرفت روستا بيشتر به سمت شمال- شرق و غرب صورت گرفته است. در سال هاي اخير نيز بيشتر پيشرفت روستا به سمت شرق و جنوب شرقي بوده است.
ماخونيک جزو هشت روستاي شگفت انگيز ويژه مردم شناسي کشور محسوب مي شود، ماخونيک به لحاظ بافت فرهنگي نمونه اي از بافت روستايي کم نظير است. اين روستا از نظر بافت کلي، روستايي مجتمع و توده اي است که در دامنه کوه ماخونيک شکل گرفته است. سنگ لاخ بودن و ناهمواري زمين، مسائل امنيتي، رابطه خويشاوندي و شرايط اقليمي عواملي هستند که سبب کوچک و مجتمع شدن روستاي ماخونيک شده است. بافت تاريخي روستاي ماخونيک عوامل طبيعي، اقتصادي و مذهبي از جمله عوامل مهم شکل گيري مسکن روستا مي باشد.نوع مسکن روستاي ماخونيک بسيار جالب است و احتياج به تعمق بيشتري دارد. بافت تاريخي روستاي ماخونيک يکي از ابتدايي ترين شيوه هاي معماري است که در استان بي نظير و در کشور کم نظير است به طوري که خانه هاي واقع شده در اين بافت داراي شکل هندسي خاصي نبوده و بر اساس موقعيت طبيعي شکل گرفته اند. طول در خانه ها در اين بافت تاريخي عموما کوتاه و کمتر از يک متر است، کوچه هاي روستا نيز بسيار باريک و نامنظم و در مسير دسترسي به مسجد و مزرعه روستا امتداد يافته اند.
اينها تنها بيان گوشه اي از جاذبه هاي طبيعي و تاريخي اين استان است؛ به طور يقين نه تنها در اين استان بلكه در تمام استان هاي ايران مي توان صدها جاذبه به اين شكل و شمايل را تعريف كرد و مانند ماسوله و ابيانه راه گردشگران داخلي و خارجي را هموار كرد. اما آنچه مسلم است اين كه ميراث داري فقط با برنامه هاي هدفمند و عاقلانه و به دور از تعصب هاي قومي و نژادي و نگاهي انساني و بشر دوستانه همراه با اهدافي بر مبناي توسعه ي سبز و اكوتوريسم ، مي تواند كار ساز و مفيد باشد.اميدوارم مدعيان ميراث داري ما و مردم ايران وقتي از خواب بلند نشوند كه ديگر روشهاي غلط و دله دزدي هاي مديران ناكارآمد ، ميراث چندين هزار ساله را به باد داده باشند.
امکانات
راه روستا در سالهای اخیر ایجاد و آسفالت شده است . علاوه بر این روستا دارای آب شرب، برق، خانه بهداشت، مدرسه ابتدایی، مکتب خانه، حمام و چندین مغازه از جمله خوار و بار فروشی، قصابی، نانوایی، تعمیرگاه موتور و جوشکاری مي باشد.
در حال حاضر گردشگران خارجی و داخلی زیادی از این روستا دیدن می کنند و این روستا از روستاهای هدف گردشگری خراسان جنوبی به شمار می رود.
با این حال خانه های مسکونی كوچك و ويژه ي آنها همچنان پابرجاست و خانه هایی با ساخت امروزی و گاه شهری و دارای آجرنما، اگرچه قد برافراشته اند و سايه غير متعارف خود را بر انها گسترانيده اند، اما نتوانسته اند نگاه ها را از آن خانه هاي كوچك ُ، ساده و شگفت انگيز، برگیرند. ماخونیک همچنان زنده است اگر قدر آنرا بدانند و با ساخت و ساز هاي غير بومي ، تمام جاذبه طبيعي آنرا ويران نسازند.
زندگي، ساده خوش است.
در اين عصر پر حيا هو وقتي اكثريت مردم درگير با آخيرن دستاوردهاي تكنولوژي هستند و در هر نفسي اينگونه فضايي را در عمق ششها و جان خود فرو مي برند ، وجود چنين انسان ها و زندگي ساده آنها ، نعمت عظيمي براي بشريت است كه ما سخت از آن بي خبريم. من تا چند روز پس از ديدن آنها در حال شوك بسر مي بردم. وقتي هم كه آنجا بودم چنان هيجان زده شده بودم كه قادر به نگاه و ارتباط عميقتر و همه جانبه نشدم.
اين همجواري با افغانستان و بسياري از اجداد اين افراد افغاني بوده اند ، موجب شده است كه زندگي زير مدار صفر درجه را با حداقل امكانات بتوانند بگذرانند. يكي از دلايل شكست شوروي سابق در افغانستان و توقف پيشروي آمريكا در آنجا ، همين نحوه ي زندگي ساده در سخت ترين مكان ها با حداقل امكانات يعني هنر زندگي در شرايط بسيار سخت ، مي باشد.
نياز به مطالعه بدون مداخله در مورد چگونگي زندگي در اينگونه مكان ها و نگاهي نو و ساده به زندگي، بيش از پيش احساس مي شود.
جا دارد از بسياري از عزيزان از جمله آمن خادمي و آريا ناز محمدي و ... كه در تهيه برخي از مطالب راجع به ماخونيك Makhoonik زحمت كشيده اند تشكر و قدر داني كنم . مطالبي كه من ويرايش و اضافه نمودم در راستاي هدفي است كه دارم و ساده ترين آن همانطور كه بيان گرديد، آشتي دادن آدم ها با زندگي ساده و عاشقانه وهمگامي با طبيعت و پاسداري از آن است.
محسن موسوي زاده
براي ديدن عكس هاي بيشتر در اين مورد
كليك نماييد.